Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی رسولی زاده، کارآفرین برتر سال گذشته که کار خود را با شعار «هر روز کمی بیشتر» آغاز کرده در توصیه‌ای به کارآفرینان گفت: شاید دستیابی به موفقیت ضرب آسا و سریع کمی سخت باشد اما اگر افراد استراتژی گام به گام را انتخاب کنند و هر روز، هر هفته و هر ماه گام‌هایی هرچند کوتاه در این مسیر بردارند خواه یا ناخواه در میان مدت و بلندمدت به هدفی که ترسیم کردند، می‌رسند، ما هم همین استراتژی را دنبال کردیم و تصمیم گرفتیم گام‌های کوچک برداریم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش برنا؛ گاهی می‌توان فرهنگ، علم، اقتصاد، تجارت، جسارت، مقاومت و صبوری را در یک قاب مشاهده کرد؛ این بار در قابی به نام «علی رسولی زاده» مردی که با عبور از پنجره علم و دانش، به حرفه‌ای نو می‌پردازد و توانسته عنوان کارآفرین برتر ملی سال 99 را به دست بیاورد. در این مصاحبه به سراغ این کارآفرین برتر ملی رفتیم تا از راز موفقیت او بپرسیم و چراغ راهی برای سایر کارآفرینانی که در این مسیر ناامید شدند و از ادامه مسیر دست شستند، باشد.

لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید و برای مخاطبان ما بگویید چه اتفاقی افتاد در مسیر کارآفرینی گام برداشتید؟

بنده علی رسولی زاده درس خوانده رشته اقتصاد هستم. تجربیات دیگری در سایر حوزه‌ها داشتم اما همیشه در ذهنم این بود که برای سربلندی کشورم چه کاری می‌توانم انجام دهم و چه خدماتی می‌تواند نیازهای ملی و نیازهای مردم را پوشش دهد بنابراین با همکارانم شروع به رصد نیازمندی‌ها کردیم و مباحث مربوط به امور مالی، هوش مصنوعی و سایر خدمات را مورد شناسایی قرار دادیم و توانستیم زیرساخت‌های نرم افزاری و هوش مصنوعی لازم را پیاده سازی کنیم. در ادامه مسیر سعی کردیم خدمات مورد نیاز مردم را شناسایی کنیم و درصدد رفع آن بربیاییم و ناخودآگاه در این مسیر تبدیل به کارآفرین برتر ملی هم شدم درواقع با شعار «هر روز کمی بیشتر» همراه با همکارانم در مسیر پوشش نیاز مردم حرکت کردیم و سعی کردیم ذره ذره و گام به گام نیازمندی‌ها را شناسایی کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم.

درمورد کارهایی که در شرکت خود انجام می‌شود برایمان توضیح دهید.

بنده مدیرعامل شرکت دانش بنیاد پارت هستم، شرکتی که نزدیک به 7 سال از فعالیت آن می‌گذرد و تمرکز جدی بر حوزه اقتصادی، مالی، فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی  دارد.  ما سعی کردیم در حوزه‌هایی فعالیت کنیم که به صورت مستقیم باعث بهبود تجربه زندگی مردم شود و یکی از این حوزه‌ها، حوزه اعتبارسنجی است که در این مسیر سامانه «مرآت» را پیاده سازی کردیم که وظیفه اعتبارسنجی اشخاص حقیقی را برعهده دارد و تا الان موفق به اعتبارسنجی بیش از 2 و نیم میلیون نفر از مردم شده است و مردم با استفاده از این اعتبارسنجی توانستند از خدمات اعتباری به راحتی و بدون اینکه نیاز باشد از خانه خارج شوند استفاده کنند.

کار دیگری که انجام شده در حوزه بازار سرمایه بوده و در این حوزه سامانه «رسام» را پیاده سازی کردیم که در حوزه اطلاع رسانی و معاملات صندوق‌های سرمایه گذاری فعالیت داشته است. سامانه دیگری که پیاده سازی کردیم سامانه «سیگنال» است که با 4 میلیون نسل پرکاربردترین اپلیکیشن مالی کشور است و مردم اطلاعات مختلفی در حوزه بازار سرمایه، صندوق‌های سرمایه گذاری، بانک‌ها و سایر ابزارهای مالی را با استفاده از این اپلیکیشن به دست می‌آورند همچنین در این مسیر مباحث آموزشی مربوط به بازارهای مالی مفصل در اختیار آنها قرار گرفته و می‌توانند از این مباحث آموزشی به صورت رایگان استفاده کنند.

کتاب‌هایی برای پایه اول و دوم دبستان و پیش از دبستان چاپ کردید. این کتابها در مورد چیست؟

یکی دیگر از کارهایی که صورت گرفته راه اندازی آکادمی هوش مالی با هدف آموزش سواد مالی و هوش مالی در مردم بوده است. سواد مالی یکی از سوادهای چندگانه‌ای است که توسط یونسکو مطرح شده و همانند سایر سوادها مانند فناوری اطلاعات، سواد رسانه‌ای است که مردم برای مدیریت امور روزانه در دنیای مدرن به آن نیاز دارند اما متاسفانه کار جدی در این حوزه صورت نگرفته بود بنابراین با تشکیل آکادمی هوش مالی حدود 50 جلد کتاب در حوزه آموزش سواد مالی برای سنین مختلف پیاده سازی کردیم و کتب مربوط به دوره‌های پیش از دبستان و اول و دوم دبستان منتشر شده و دانش آموزان درحال استفاده از این کُتب هستند تا با مبانی هوش مالی و سواد مالی آشنا شوند.

در بازار هوش مصنوعی که شاید برای کمتر افرادی شناخته شده باشد نیز فعالیت دارید. برایمان از نحوه کار در این حوزه توضیح دهید و بگویید هوش مصنوعی چگونه باعث خدمت رسانی به مردم می‌شود؟

یکی دیگر از کارهایی که صورت گرفته سامانه‌های مربوط به هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی یکی از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های روز دنیاست و ابزاری‌ست که می‌تواند به ساختارهای مختلف کمک کند تا خدمات خود را با کیفیت بهتری در اختیار مردم قرار دهند بنابراین در این زمینه سرمایه گذاری کردیم و سرویس‌های مختلف هوش مصنوعی توسط مرکز تحقیقات هوش مصنوعی پارت پیاده سازی شد که یکی از آن خروجی‌ها پیاده سازی سامانه احراز هویت غیرحضوری بود که اول از همه در سامانه سیگنال رونمایی شد و باعث شد مردم برای دریافت خدمات بورس و خدمات سهام عدالت نیاز نداشته باشند که از خانه خارج شوند و در ایام همه گیری کرونا توانستند به صورت غیرحضوری احراز هویت شوند.

از همکاری که با قوه قضائیه داشتید توضیح دهید.

برای قوه قضائیه سامانه برخط احراز هویت پیاده سازی کردیم که مردم می‌توانند بدون اینکه نیاز به حضور باشد خدمات لازم به سامانه سنا و دریافت خدمات قضائی را انجام دهند. این سامانه در این روزها که با پاندمی کرونا مواجه هستیم برای مردم بسیار مفید است و با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است.

برای چند نفر اشتغال زایی کردید؟

در حال حاضر با حدود 750 نفر نیروی مستقیم در حوزه‌های مختلفی که عنوان کردم فعال هستیم.

آقای رسولی راز موفقیت شما چیست و چه توصیه‌ای به کارآفرینانی که خسته شدند دارید؟

کارآفرینی در ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا سخت‌تر است، دلیل این سختی بروکراسی سنگین حاکم در کشور است درواقع دولت بزرگ فرایندهای سنتی را به وجود آورده که تعامل با این بروکراسی برای بخش خصوصی را سخت کرده است درنتیجه کارآفرینی سخت‌تر شده است اما مسیری که ما سعی کردیم طی کنیم مسیر گام به گام بوده است. شاید دستیابی به موفقیت ضرب آسا و سریع کمی سخت باشد اما اگر افراد استراتژی گام به گام را انتخاب کنند و هر روز، هر هفته و هر ماه گام‌هایی هرچند کوتاه در این مسیر بردارند خواه یا ناخواه در میان مدت و بلندمدت به هدفی که ترسیم کردند، می‌رسند، ما هم همین استراتژی را دنبال کردیم و تصمیم گرفتیم گام‌های کوچک برداریم که در نهایت تبدیل به گام‌های بزرگی شد و توانستیم به موفقیت‌های امروزی دست پیدا کنیم.

توقع شما به عنوان یک کارآفرین از مسئولین چیست؟

همه کارآفرین‌ها باید یاد بگیرند از دولت توقعی نداشته باشند چون دولت در کشور به قدری بزرگ است و مسئولیت دارد که اگر به همان‌ها رسیدگی کند کافیست پس در گام اول باید این را به عنوان حقیقت قبول کرد دولت در کشور مسئولیت متعددی دارد و نمی‌توان از آن توقعی داشت. نکته دوم این است که بروکراسی سنگین حاکم بر کشور ناخواسته فرایند کارآفرینی و سرمایه گذاری را کُند کرده است و به شکل یک سرعت گیر دربرابر سرمایه گذاری و کارآفرینی مردم قرار گرفته است بنابراین درخواست ما این است که مسئولین تا هر اندازه که از دستشان برمی‌آید متمرکز بر از بین بردن بروکراسی شوند و آن را کاهش دهند اگر این اتفاق رخ دهد خیر و برکت آن شامل همه مردم، کارآفرینان و سرمایه گذاران در کشور خواهد شد.

//انتهای پیام:4

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: هوش مصنوعی کارآفرین سواد مالی ویژه نوروز 1400 کارآفرین برتر ملی کارآفرین برتر سرمایه گذاری هوش مصنوعی گام به گام سعی کردیم سواد مالی هوش مالی حوزه ها گام ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۷۳۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شده‌ای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، می‌شناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتاب‌های متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی می‌توان این کتاب‌ها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه می‌خوانیم:

خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی می‌تواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟

ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوان‌ها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیت‌ها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانم‌هایی که مشکلات و مسائل زندگی‌ شان تقریباً شبیه آنها است، کمک می‌کند. کلاً قصه گویی ما ایرانی‌ها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئله‌ای پیش‌آمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم می‌توانی همان راه را بروی و موفق شوی.

الگویی برای زنان امروز

 زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمی‌داند که دقیقاً از خودش چه می‌خواهد. دلش می‌خواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش می‌خواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش می‌خواهد یک مانکن باشد ... نمی‌داند چه می‌خواهد و به همین دلیل هر دری را می‌زند تا ببیند کدام یک از این جنبه‌ها می‌تواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آن‌ها از این جهت که این راه را نشان می‌دهد و الگویی می‌شود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.

کیفیت کتاب‌های منتشر شده در این زمینه چگونه است؟

 آن چنان نیست که انتظار می‌رود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژه‌ها و زندگی‌هایی که بازتاب داده می‌شود، کتاب‌ها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش می‌روند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق می‌کنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقت‌هایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتاب‌های این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانواده‌ها باعث می‌شود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش می‌خواهد بنویسد همین منجر می‌شود به کتاب‌سازی.

حجم کار زیاد است و همه دلشان می‌خواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کرده‌اند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همین‌ها دست به دست هم می‌دهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.

ضربه به ادبیات پایداری و کتاب‌هایی که طعم و نمک ندارند

این کتاب سازی‌ها چه آسیبی می‌زنند و در مقابل چه کار باید کرد؟

 دلم می‌خواهد به نهادها و ارگان‌های مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزه‌ی ادبیات و بحث‌های رسانه‌ای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌هایی خوردیم که دلشان می‌خواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتاب‌ها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتاب‌ها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب می‌زنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رسته‌های نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیه‌ی نهاد‌ها و ارگان‌ها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...

این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بی‌روح هستند و طعم و نمک ندارند.

نظرتان درباره جایزه‌ها چیست؟

جایزه‌ها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسنده‌هاست اما عملاً جایزه‌ها برای کتاب‌های سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب می‌نویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ می‌کنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!

این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسنده‌هایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمی‌گیرد.

اعتبار جوایز به آثاری است که بر می‌گزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشته‌اند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح می‌دهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.

یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگان‌ها هیچ نیازی نیست؟

این حمایت‌ها و احساس تکلیف‌های نادرست باعث شده ما با لشکری از آدم‌ها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بی‌در و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا می‌سوزد و احساس می‌کنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمی‌شناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر می‌کنند نویسنده شده‌اند. نویسنده‌ای که رمان نخوانده و ادبیات و سبک‌ها و اصلاً جریانات ادبی را نمی‌شناسد، چطور می‌تواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟

قلم‌هایی که نیاز به رشد دارند

این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمی‌شود. اما این اتفاق دارد می‌افتد و کرور کرور از این مدل آدم‌ها می‌آیند و کتاب می‌نویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح می‌شوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمی‌شود. این درد هم دامن‌گیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسنده‌ها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمان‌های خوانده شده‌شان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!

طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه می‌کنند نباید منتظر کتاب‌های مانا و تأثیر گذار باشیم.

مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتاب‌های ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتاب‌ها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟

این را باید از کارگردان‌ها و سینماگران و تهیه کننده‌ها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و می‌توانند سرمایه‌شان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلم‌هایی که ساخته‌ می‌شود استقبال می‌کنند.

چه طور می‌توان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟

سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمی‌داند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهم‌تر است. کتاب‌های خوب دفاع مقدس کارهای آماده‌ای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنه‌های نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتاب‌ها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژه‌ها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخش‌اش شاید بحث همین رسانه‌ها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکرده‌اند تا گفت‌وگویی بین نویسنده و فیلمنامه‌نویس یا تهیه‌کننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیه‌کننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفت‌وگویی بین این دو گروه برقرار نمی‌شود.

به هر حال برای بسیاری از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتاب‌های دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان می‌توانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلم‌های خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگ‌های خلاقانه و با صحنه پردازی‌های فکر شده توانسته‌اند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • پرسپولیس بدون نگرانی باید بازی کند/ هیجان نباید کاذب باشد
  • انبار‌های هلال‌ احمر نیاز به تقویت جدی دارند/ وزارت کشور منابع مالی را تامین کند
  • خبر خوب برای اورتون؛ فرهاد مشیری از توافق برای فروش باشگاه خارج می‌شود
  • کشف یک سنگ که در دوران روم باستان بیشتر از طلا ارزش داشته است
  • نمایندگان پیروز انتخابات بهبود معیشت مردم را در اولویت قرار بدهند
  • دردسر بزرگ چلسی حتی در صورت رسیدن به رقابت‌های اروپایی
  • ضرب الاجل یک ماهه به سازمان آرامستان‌های شهرداری سنندج برای ساماندهی قطعه هنرمندان
  • افتتاح ۲۱۳ نیروگاه خورشیدی کوچک مقیاس در روستاهای سمنان
  • ۱۰ دلیل برای بی خوابی در زنان | یک زن چقدر به خواب نیاز دارد؟
  • کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند